همه چیز
دلم را سپردم به بنگاه دنیا و هی آگهی دادم اینجا و آنجا! و هر روز... برای دلم مشتری آمد و رفت و هی این و آن سرسری آمد و رفت ولی هیچ کس واقعا... اتاق دلم را تماشا نکرد! دلم قفل بود... کسی قفل قلب مرا وا نکرد! یکی گفت: چرا این اتاق پر از دود و آه است؟ یکی گفت: چه دیوارهایش سیاه است؟ یکی گفت: چرا نور اینجا کم است؟ و آن دیگری گفت: و انگار هر آجرش فقط از غم و غصه و ماتم است؟ و رفتند و بعدش... دلم ماند بی مشتری! ومن تازه آن وقت گفتم: خدایا تو قلب مرا می خری؟؟؟؟ و فردای آن روز خدا آمد و توی قلبم نشست و در را به روی همه...پشت خود بست! و من روی آن در نوشتم: ببخشید... دیگر، برای شما جا نداریم! از این پس به جز او کسی را نداریم...
نظرات شما عزیزان:
سلام سايت قشنگي داري ميخواستم در صورت امکان با شما تبادل لينک يا تبادل بنر داشته باشم ...لطفا خبرم کنيد...ممنون
*********************
خسته نباشی
*********************
من لینکت کردم اما نتونستم با تبادل لینکت لینک خودمو ثبت کنم
************************
مشکل داشت
به هرحال بیا وبلاگم و منو لینک کن
با عنوانی که تو سیستم تبادل لینکم گذاشتم
ممنون
************************
امیدوارم بتونم با تبادل لینک چند نفر از وبلاگ من به وب تو سر بزنن
*************************
خدافظ
بای تا های
درود بر شما نویسنده با احساس
قالب برای بلاگ |